وَ لَا عِبَادَةَ کَالتَّفَکُّر.
و هیچ عبادتى مانند تفکر نمى باشد.
تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: 13
وَ لَا عِبَادَةَ کَالتَّفَکُّر.
و هیچ عبادتى مانند تفکر نمى باشد.
تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: 13
وَ لَا حَسَبَ کَحُسْنِ الْخُلُق.
و هیچ حسبى چون خوش اخلاقى نمی باشد.
تحف العقول، ص: 6
وَ لَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ .
و هیچ عقلی همچون عاقبت اندیشی نیست.
تحف العقول، النص، ص: 6
وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَحْسَنُ مِنَ الْمُشَاوَرَة.
و هیچ پشتیبانى نیکوتر از مشورت نیست.
تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: 13
یَا عَلِیُّ إِنَّهُ لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْل.
یا على: هیچ فقرى از نادانى بدتر نیست.
تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 15
شرح:
1. به اصطلاح علم ادبیات نکره در سیاق نفی افاده ی عموم می کند یعنی فقر اگر اقسام مختلفی داشته باشد وقتی حرف لا سر آن امده همه ی اقسام فقر را نفی می کند که ترجمه به هیچ فقری می شود.
2. اگر در بین اقسام فقر یک بررسی کامل داشته باشیم می یابیم که بین اقسام فقر هیچ فقری مانند جهل نیست.