و خوابیدم سحرگاه براى اداء نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبرى نیست،پس از تعقیب نماز دوباره خوابیدم و بعد از لحظه‏اى با اضطراب بیدار شدم، دیدم نرجس خوابیده است. در آن حال در باره وعده امام تردید میکردم، که ناگهان حضرت از جایى که تشریف داشتند با صداى بلند مرا صدا زده فرمودند: عمه! تعجب مکن که وقت نزدیک است!

مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 183-184